به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
با فعال شدن مکانیزم موسوم به «اسنپبک» از سوی غرب، عملاً پرونده توافق هستهای یا همان برجام بسته شد؛ توافقی که روزی با امیدهای فراوان به بهبود روابط ایران و غرب آغاز شد، اکنون به نقطهی پایان خود رسیده است.
تحلیلگران این رخداد را نه صرفاً یک اختلاف حقوقی، بلکه «طلاق ژئوپلیتیکی ایران از غرب» میدانند؛ طلاقی که معنایش فراتر از لغو چند بند توافق است و در واقع نشانهی تغییر پارادایم سیاست خارجی ایران از غرب به سمت شرق محسوب میشود.
ضرورت تغییر پارادایم
در شرایط جدید نظم جهانی که دیگر تکقطبی نیست و بلوک شرق (بهویژه چین، روسیه و قدرتهای نوظهور آسیایی) سهم روزافزونی از تصمیمسازیهای جهانی را در اختیار دارند، ایران نمیتواند در خلأ حرکت کند.
تعریف جایگاه ایران در یکی از بلوکهای قدرت جهانی، ضرورت استراتژیک سیاست خارجی است؛ چرا که در غیاب چنین جایگاهی، هر کنش سیاسی و اقتصادی ایران بهصورت پراکنده و بیاثر باقی خواهد ماند.
️پایان برجام؛ آغاز واقعگرایی
چه آنها که از برجام دفاع میکردند و چه آنان که از ابتدا آن را اشتباه میدانستند، امروز باید بپذیرند که برجام، خوب یا بد، تمام شده است.
زمان آن رسیده که جریانهای موسوم به غربگرا، به جای ادامهی رؤیای پیوستن به غرب، تصمیمهای عملیاتی برای همکاری راهبردی با شرق اتخاذ کنند.
در مقابل، نیروهای اصولگرا نیز باید به جای توقف در بحثهای گذشته و یافتن مقصران برجام، چشمانداز آیندهی ایران را در تعامل فعال با ظرفیتهای جهانی ترسیم کنند.
مطالبهگری مردم و انسجام ملی
در این مقطع تاریخی، مردم ایران باید از مسئولان خود مطالبه کنند که تکلیف جایگاه ایران در نظم جهانی را روشن کنند.
پیمانهای راهبردی با شرق – از جمله همکاریهای بلندمدت با چین و روسیه – باید از سطح شعار به سطح اقدام عملی و پروژههای ملموس اقتصادی و فناورانه برسد.
در عین حال، انسجام ملی مهمترین رکن پیشبرد این مسیر است؛ بدون همصدایی داخلی، هیچ تغییر پارادایمی به نتیجه نخواهد رسید.
شرقستیزی یا واقعگرایی؟
برخی از جریانهای سیاسی در داخل کشور، با ذرهبین به دنبال یافتن نقاط ضعف روسیه و چین در تعاملات گذشته با ایران هستند، اما همزمان فراموش میکنند که بمباران، ترور، تحریم و خروج از برجام توسط غرب انجام شد، نه شرق.
در نظم جدید جهانی، نگاه ایدئولوژیک به شرق یا غرب باید جای خود را به نگاه مصلحتمحور و منفعتگرایانه ملی بدهد.
جمعبندی
با مرگ رسمی برجام و فعال شدن اسنپبک، ایران در آستانهی فصل تازهای از سیاست خارجی خود قرار دارد.
اکنون دیگر پرسش این نیست که آیا باید به غرب اعتماد کرد یا نه، بلکه پرسش اساسی این است که ایران چگونه میخواهد در نظم جهانی نوین، سهم و جایگاه خود را تعریف کند.
پاسخ به این پرسش، نه فقط در وزارت خارجه، بلکه در ارادهی ملی و همگرایی داخلی ایرانیان نهفته است.